افرا

در افرا چه می‌گذرد؟

افرا با اعضای قدیمی گروه نهال شکل گرفت، با کسانی که در طول چند سال از اردیبهشت ۱۳۹۶ همراه ازتا بوده‌اند. افرا لبریز از پرسش است و ابهام و بحث‌های داغ و کتاب‌دوست‌های خوش‌انرژی.
میانگین سنی
0 +
تعداد کتاب
0 +
ماه فعالیت
0 +
عضو فعال
0 +

کتاب

کتاب "چیزهای کوچک اینچنینی" نوشته‌ی کلر کیگان یک اثر شگفت‌آور است که به خواننده احساسات عمیقی انتقال می‌دهد. کیگان با سبک روایتی فوق‌العاده‌اش، دنیایی واقعی و انسانی را خلق می‌کند که به زیبایی جزئیات کوچک زندگی می‌پردازد. داستان در قالب یک روز عادی در یک روستای کوچک ایرلندی روایت می‌شود. این روز ظاهرا بی‌اهمیت است، اما اتفاقاتی کوچک و جزئی در طی آن اتفاق می‌افتد که تاثیرات بزرگی روی زندگی افراد دارد. کلر کیگان توانسته است این تجربه‌های کوچک را به شکلی جذاب و عمیق بیان کند که خواننده را به تفکر وا می‌دارد.

تسهیلگر

من نوید یموتی هستم. رشته مهندسی خوندم. از دوره نوجوانی علاقمند به اطلاع پیدا کردن در خصوص موضوعات تاریخی بودم. از فیلم و مستند گرفته تا روزنامه و کتاب. از دوره دانشجویی رفته رفته این علاقمندی سمت و سوی جدی‌تری به خودش گرفت و تلاش کردم باتوجه به علاقمندی‌هایی که دارم بیشتر تاریخ معاصر ایران رو مطالعه کنم. این مطالعه، صحبت‌ با دوستان، گروه‌های مطالعاتی دانشجویی و بعدش هم ازتا فرصتی رو برای من فراهم کرد تا علاوه بر خواندن و یاد گرفتن، سعی کنم مطالبی رو به شکل ارائه و جلسات گفتگو محور با دیگران به اشتراک بذارم.

زمان

پنجشنبه‌ها ۱۴:۱۵ - ۱۵:۴۵

موضوع گروه

عمومی

شیوه برگزاری

حضوری

برای من افرا درنگی بود که خودم را نظاره کنم و به صورت آشکار زوایای مختلف آن‌چیزی که در من در جریان بود را ببینم، بشنوم و درباره‌اش فکر کنم. من عاشق درنگ‌های کوچک زندگی هستم و افرا این امکان را به من داد.

مهسا عابدینی

عضو گروه افرا

یک روز رایگان مهمون افرا باش!

یک روز رایگان مهمان گروه افرا باش!

یک روز رایگان مهمان گروه افرا باش!

اعضای گروه افرا

اعضای گروه افرا

تاریخچه کتاب‌های گروه

مسئله‌ی اسپینوزا
مسئله‌ی اسپینوزا
حسرت
حسرت
نیمه تاریک ماه
نیمه تاریک ماه
ملکوت
ملکوت

تاریخچه
کتاب‌های گــــــــروه

مسئله‌ی اسپینوزا
مسئله‌ی اسپینوزا
حسرت
حسرت
نیمه تاریک ماه
نیمه تاریک ماه
ملکوت
ملکوت

برای مشاوره یا ثبت‌نام ما اینجا هستیم

سدجاد

من سدجادم، معمولا اصرار دارم یه «د» به وسط اسمم اضافه کنم؛ چون اینجوری به خودم نزدیک‌تره. دانشگاه رو نصفه ول کردم، یه داستان‌فروشی به اسم ریدتودریم دارم و نون شبم رو از مارکتینگ در میارم.از دیدن چیزها همون شکلی که هستن خوشم میاد. حفره‌ها و تیرگی آدم‌ها من رو به خودشون بیشتر از زیبایی‌هاشون جذب می‌کنن.در نهایت آدم تو دو سه خط نوشته جا نمی‌شه.