نهال

در نهال چه می‌گذرد؟

نهال قدیمی‌ترین گروه ازتا بوده، گروهی خوش‌بنیه و رنگارنگ، پرشور و گرم. نهال همیشه ارائه‌های پروپیمان دارد و مشتاقان یادگرفتن و جستجو. یک‌سوم اعضای نهال معلمان یا مربیان جوان و حرفه‌ای هستند و نیروی رشد و سرسبزی در نهال به کمال.
میانگین سنی
0 +
تعداد کتاب
0 +
ماه فعالیت
0 +
عضو فعال
0 +

کتاب

کتاب آناکارنینا، رمانی نوشته ی لئو تولستوی است که اولین بار در سال 1877 به چاپ رسید. آناکارنینا، همسر مقامی دولتی و قدرتمند، و زنی زیباست که عاشق افسری ثروتمند به نام کنت ورانسکی شده است. آنا که بی صبرانه به دنبال یافتن حقیقت و معنا در زندگی خود است، هنجارهای جامعه ی روس در آن زمان را زیر پا گذاشته و به منظور زندگی در کنار معشوق خود، همسر و پسرش را ترک می کند. اما پس از این کار، شرایط بسیار سختی برای او به وجود می آید که فرار از آن، نامحتمل به نظر می رسد. این رمان به داستان زندگی شخصیت دیگری نیز می پردازد: زمین داری به نام کنستانتین لوین که تولستوی، او را بر اساس شخصیت خود خلق کرده است. در حالی که آنا می خواهد از طریق عشق به خوشبختی برسد، لوین جست و جوی خود برای رضایت روحی را از طریق ازدواج، خانواده و سخت کار کردن پیش می برد.

تسهیلگر

فریبا اقدامی هستم. ادبیات فارسی خوانده‌ام و در ادبیات کشورهای دیگر پیوسته غوطه می‌خورم. خواندن شعر و روایت و تماشای آدم‌ها وقت گفتگو برایم مثل آب و هوا و خوراک ضروری ست. تلاش می‌کنم آدم‌ها و مدرسه‌های بیشتری بخوانند و بنویسند. از سروکله‌زدن با مسئله استقبال می‌کنم.

زمان

سه‌شنبه‌ها ۲۰:۳۰ - ۲۲

موضوع گروه

عمومی

شیوه برگزاری

آنلاین

وقتی خواهرم گفت بیا یه گروه کتاب‌خوانی عضو شو‌ خیلی خوش می‌گذره باورش نکردم. با کلی اصرار خودش من رو ثبت نام کرد. با بی‌میلی جلسه اول اومدم و الان بیشتر از یک ساله که حتی دلم نمی‌خواد جلسه‌ای ازش رو از دست بدم.

گلریز احتیاطی

عضو گروه نهال

یک روز رایگان مهمون نهال باش!

یک روز رایگان مهمان گروه نهال باش!

یک روز رایگان مهمان گروه نهال باش!

اعضای گروه نهال

اعضای گروه نهال

تاریخچه کتاب‌های گروه

شازده احتجاب
شازده احتجاب
در برابر استبداد
در برابر استبداد
سهراب‌کشی
سهراب‌کشی
قدرت بی‌قدرتان
قدرت بی‌قدرتان

تاریخچه
کتاب‌های گــــــــروه

شازده احتجاب
شازده احتجاب
در برابر استبداد
در برابر استبداد
سهراب‌کشی
سهراب‌کشی
قدرت بی‌قدرتان
قدرت بی‌قدرتان

برای مشاوره یا ثبت‌نام ما اینجا هستیم

سدجاد

من سدجادم، معمولا اصرار دارم یه «د» به وسط اسمم اضافه کنم؛ چون اینجوری به خودم نزدیک‌تره. دانشگاه رو نصفه ول کردم، یه داستان‌فروشی به اسم ریدتودریم دارم و نون شبم رو از مارکتینگ در میارم.از دیدن چیزها همون شکلی که هستن خوشم میاد. حفره‌ها و تیرگی آدم‌ها من رو به خودشون بیشتر از زیبایی‌هاشون جذب می‌کنن.در نهایت آدم تو دو سه خط نوشته جا نمی‌شه.