آزادی راستین (فلسفه عملی اسپینوزا)

آزادی راستین (فلسفه عملی اسپینوزا)

«آزادی راستین (فلسفه عملی اسپینوزا)»

برنت ادکینز

مترجم: فرشید مقدم سلیمی

نشر نگاه، ۱۴۰۱

۱۸۲ صفحه

خوانش در گروه افق، دوشنبه‌ها از ساعت تا ۱۹:۴۵، تسهیلگر نیما علوی

اصرار اسپینوزا بر این مدعا که فهمِ لازم برای رهایی فرد از بندگی ربط وثیقی به ضرورت‌ دارد، در نگاه نخست مسئله‌دار نیست. طبعاً ما انتظار داریم که فیزیک‌دان‌ها، ریاضی‌دان‌ها و زیست‌شناس‌ها ارتباط‌ ضروری میان رویدادها را ردیابی کنند، و زندگی روزمره‌ی خودمان هم به‌طور ضمنی به این ضرورت‌ها وابسته است. مثلاً ما انتظار داریم که جاذبه‌ی زمین بی‌استثنا و طبق ضرورت همیشه در کار باشد و هیچ‌گاه به امید اینکه جاذبه قطع شده باشد، از پشت بام نمی‌پریم. ولی، با اینکه ما در کوچکترین حرکاتمان، با طیب خاطر، به ضرورت‌ها تکیه داریم و انتظارات علمی از جهان و آنچه در جهان است را، با کمال‌میل، در چارچوب ضرورت می‌دانیم، خیال می‌کنیم حوزه‌ی حسّاسی وجود دارد که از ضرورت مُبرّا است: اراده‌ی انسان. اصرار ما به اینکه اراده‌ی انسان آزاد است حتی قوی‌تر از این باور است که سایر امور جهان از ضرورت پیروی می‌کنند. همین‌جا است که موضع اسپینوزا برای بیشترِ مردم مسئله‌دار می‌شود. به نظر اسپینوزا، اراده‌ی آزاد توهّمِ محض است و رهایی از بندگی آزادی راستین در گروِ خلاص شدن از این توهّم است.

از دید اسپینوزا، هر انسانی همیشه یک پروژه‌ی ناتمام است. درست مانند یک خانه‌ی در حال ساخت، هر انسان همواره در معرض پیشرفت و پس‌رفت قرار می‌گیرد. از سویی، زندگی هر انسان همچون صفحه‌ی بازی بیلیارد در معرض هزاران توپ شناخته و ناشناخته قرار داد، و این یعنی هزاران راه اثرگذاری و اثرپذیری در هر زندگی. بنابراین اراده‌ی آزاد در این راستا چگونه تعریف می‌شود ؟ آدمی چگونه می‌تواند زندگی کند تا به آزادی راستین در زندگی دست یابد؟

کتاب آزادی راستین، ارائه‌ای سرراست از فلسفه اسپینوزاست، کتابی منحصر‌به‌فرد در میان مطالعات اخیر اسپینوزا‌شناسان. کتابی که در آن نویسنده با زبانی گیرا و روان خواننده‌ی ناآشنا به دنیای اسپینوزا را غرق در دنیای اسپینوزا می‌کند و فصل به فصل او را به زندگی اخلاقی اسپینوزا نزدیک می‌کند. نویسنده در طی کتاب با ده‌ها مثال مرتبط با انسان قرن ۲۱‌ام، ذهن خواننده را درگیر مباحثی چون اراده‌ی آزاد، عشق، طبیعت، سیاست، آزادی بیان و گذر از باورهای سخت دینی می‌کند. راهی که قدم‌به‌قدم ما را به آزادی راستین‌مان هدایت می‌کند. راه نجاتی سخت اما به باور اسپینوزا قابل دستیابی.

فاطمه شریف‌زاده
من فاطمه هستم، یک وجودِ در جست‌و‌جوی خود و جهان. سال‌ها در طلب جُستنِ حقیقت زندگی در خلوت خواندم و نوشتم، تا آن زمان که تلنگری از جانب زندگی به من فهماند که هر آنچه که دیده و خواندهام صرفا برداشتی بوده است تک منظره از دریچه‌ی چشمان یک انسانِ متناهی. در این میان ضرورتی شیرین و درمانگر به یاریم شتافت، ضرورتِ شناختِ حقیقتِ زندگی در میان جمع. ضرورت خواندن، شنیدن و شناختِ انسان‌ها با توانهای متفاوت و در نهایت ضرورت شناختِ خود و توان نهفته در درون خود. راهی بس دشوار اما قابل دستیابی.

سدجاد

من سدجادم، معمولا اصرار دارم یه «د» به وسط اسمم اضافه کنم؛ چون اینجوری به خودم نزدیک‌تره. دانشگاه رو نصفه ول کردم، یه داستان‌فروشی به اسم ریدتودریم دارم و نون شبم رو از مارکتینگ در میارم.از دیدن چیزها همون شکلی که هستن خوشم میاد. حفره‌ها و تیرگی آدم‌ها من رو به خودشون بیشتر از زیبایی‌هاشون جذب می‌کنن.در نهایت آدم تو دو سه خط نوشته جا نمی‌شه.